
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۴۱
۱
اسیران جای هم از خاک دامنگیر هم دارند
چو گوهر جمله در بر حلقه زنجیر هم دارند
۲
نشسته تشنگان ابر رحمت تا کمر در گل
به شکل سبزه گردن بر دم شمشیر هم دارند
۳
نمیدانم چه مقصود است فرزندان آدم را
که افسون در زبانها از پس تسخیر هم دارند
۴
خوشا احوال شوق رشتههای شمع این مجلس
که دائم در زبانها آتش از تأثیر هم دارند
۵
فکنده عشق بر آیینه دل آنچنان پرتو
که پنداری چو مهر و مه شکر در شیر هم دارند
۶
به صید خاطر عشاق مژگانهای وارونش
نشانها در نظر از ترکش پرتیر هم دارند
۷
نمیدانم چرا قصاب یاران ز خود غافل
زر قلبند و چشم کیمیا زاکسیر هم دارند
نظرات