
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۴۵
۱
آن کس که شبی دیده بیدار ندارد
راهی به سراپرده اسرار ندارد
۲
یک مست می شوق در این مدرسهها نیست
قربان خرابات که هشیار ندارد
۳
فریاد از آن دیده که بی دوست نگرید
ای وای بر آن دل که غم یار ندارد
۴
از کینه بپرداز دل ای سینه که هرگز
راهی به وصال آینه تار ندارد
۵
در طینت بد پند و نصیحت ندهد سود
کاری به قضا کجروی مار ندارد
۶
در گردن یک شیخ ریاکار ندیدیم
یک سبحه که صد رشته زنار ندارد
۷
قصاب در این قافله تجّار وفاییم
داریم متاعی که خریدار ندارد
تصاویر و صوت


نظرات
نصرت الله