
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۶۶
۱
شدهست از بس که روز از ماه و ماه از سال رسواتر
مرا هر لحظه گردد صورت احوال رسواتر
۲
مکن دل پایبند شاهد دنیا که در محفل
کند معشوقه بدشکل را خلخال رسواتر
۳
ندانم صیدگاه کیست این صحرای پر وحشت
که از صید گرفتار است فارغبال رسواتر
۴
قلندرمشربان را پردهپوشی کی بود لازم
در این ره کوچک ابدال است از ابدال رسواتر
۵
ز بیتابی ره سیلاب را کی میتوان بستن
کند نوکیسه را هر دم غرور مال رسواتر
۶
گذشت از حد تو را رسوایی ای قصاب میترسم
که سازد روز حشرت نامه اعمال رسواتر
نظرات