
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۱۶۹
۱
تار قانون جهان ساز نگردد هرگز
به کس این ساز همآواز نگردد هرگز
۲
پای بیرون منه از خویش که مرغ تصویر
زخمی چنگل شهباز نگردد هرگز
۳
رمز خونریزی مژگان تو دل داند و بس
دیگری آگه از این راز نگردد هرگز
۴
هست عمری که به قربان سرت میگردم
مرغ دل مانده ز پرواز نگردد هرگز
۵
به توکل فکن این کار که با ناخن سعی
گره افتد چو به دل باز نگردد هرگز
۶
پاک طینت نکشد زحمت سوهان قصاب
مهر محتاج بپرداز نگردد هرگز
نظرات