قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۲۱۸

۱

کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نان نمک

نیست آسان خوردن دانا دل از نادان نمک

۲

می‌خورند از بس‌که با یکدیگر از روی نفاق

عالمی را در حقیقت کرده سرگردان نمک

۳

قدر مردان بر طرف شد زین نمک‌نشناس چند

تا به کی نوشند این مردان ز نامردان نمک

۴

شرط‌ها دارد به‌جا آوردن آن مشکل است

خوردن آسان نیست ور یک ذرّه با رندان نمک

۵

لقمه‌ای بی خون زخم دل گوارای تو نیست

درد اگر خواهی مخور از دست بی‌دردان نمک

۶

از برای امتحان ناکس و کس کافی است

یک سرانگشتی که بخشد در بن دندان نمک

۷

دوش گریان می‌شدم قصاب از کویش که ریخت

آن سراپا ناز بر زخم دلم خندان نمک

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش محمد عباسی - قصاب کاشانی - تصویر ۱۲۸
دیوان قصاب کاشانی به کوشش جواهری (وجدی) - قصاب کاشانی - تصویر ۱۸۲

نظرات