قصاب کاشانی
شمارهٔ ۲۳
۱
افزود عکس رویش خوش بر صفای مینا
خواهم نمود امشب جان را فدای مینا
۲
بر دامن تو جا کرد از روی مهربانی
جا دارد ار گذارم سر را به پای مینا
۳
دست تواش به گردن شد آشنا عجب نیست
خالی اگر نمایم در دیده جای مینا
۴
آموخت تا صراحی ریزش ز دست جودت
گردیده کاسه بر کف ساقی گدای مینا
۵
چشمش به سوی ساقی دست وی‌اش به گردن
در بزم نیست بیجا ترخنده‌های مینا
۶
دربان بزمت امشب تا کرده است زانو
در مجلس تو باشد تا باز پای مینا
۷
قصاب زخم دل را ناید به کار مرهم
وین درد به نگردد جز با دوای مینا
نظرات
نصرت الله