
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۲۳۶
۱
چگونه پیش تو آیم فسانهای که ندارم
چطور دور تو گردم بهانهای که ندارم
۲
همیشه خاطر من جمع از فشار حوادث
چرا ز سیل گریزم ز خانهای که ندارم
۳
هنوز بیضه من بود خون که سوخته شد پر
چرا به باد دهم آشیانهای که ندارم
۴
رقیب محرم و محروم بنده پیش دو زلفت
چه دم ز عشق زنم قدر شانهای که ندارم
۵
به بزم محرم و بیگانه غیر عشق چه گویم
به جز حکایت هجران ترانهای که ندارم
۶
چو قصد خال تو کردم به دام دانه فتادم
کجا روم به جز آن دام دانهای که ندارم
۷
کجا روم من و قصاب حاجت از که بخواهم
به غیر خاک درش آستانهای که ندارم
تصاویر و صوت


نظرات