قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۲۵۶

۱

زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم

شوم گر طوطی این آیینه را زنگار می‌گردم

۲

میان ما و جانان آشنایی نیست بی نسبت

به هر رنگی که آن گل می‌شود من خار می‌گردم

۳

ز یک افسانه در خوابیم اما از ره وحشت

به هر کس پا زند ایام من بیدار می‌گردم

۴

مرا سرگشتگی برجاست تا در دل مکان داری

نفس تا هست بر گرد تو چون پرگار می‌گردم

۵

به خاک افتاده چون آب روان قصاب در گلشن

به گرد قامت آن سرو خوش‌رفتار می‌گردم

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش محمد عباسی - قصاب کاشانی - تصویر ۱۴۷
دیوان قصاب کاشانی به کوشش پرتو بیضایی - تصویر ۱۶۷
دیوان قصاب کاشانی به کوشش جواهری (وجدی) - قصاب کاشانی - تصویر ۲۱۴

نظرات