
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۲۶۲
۱
داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن
عاقبت در عشق ما را ساخت رسوا پیرهن
۲
تنگ در آغوشش آوردن نصیب ما نشد
نامسلمان شانه، کافر سرمه، ترسا پیرهن
۳
مگذر از حق بی تو هر شب تا سحر در سوختن
میکند امدادها چون شمع با ما پیرهن
۴
نشئه کیفیت معنی ز لفظ نازک است
باده را پوشند میخواران ز مینا پیرهن
۵
صدق پیش آور که از اعجاز خوبان دور نیست
دیده یعقوب را گر ساخت بینا پیرهن
۶
سینه شد قصاب چون گل چاکچاک از دست صبر
بر رخ دل عاقبت بگشود درها پیرهن
تصاویر و صوت

نظرات