قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۲۸۳

۱

منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاده

ز رخسار تو صد جا آتشم در خانه افتاده

۲

به هرجا می‌روم شوق غمت سنگ جفا بر کف

چو طفل شوخ دنبال من دیوانه افتاده

۳

در این کنج جدایی هرگزم ناید کسی بر سر

گذار سیل اشگم گه بر این ویرانه افتاده

۴

عجب نبود شود گر توتیا از گردش دوران

دلم در زیر این نه آسیا چون دانه افتاده

۵

نسیم امروز دیگر خاطر آشفته‌ای دارد

مگر زلف دل‌آرایش به دست شانه افتاده

۶

ز من احوال خال و گردش چشمش چه می‌پرسی

سیه مستی است بی‌خود بر در میخانه افتاده

۷

نمی‌دانم چه می در جام دارد چشم او قصاب

که آتش بر دلم زین گردش پیمانه افتاده

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش پرتو بیضایی - تصویر ۱۸۲

نظرات