قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۲۸۶

۱

کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه

مور خطم به تنگ شکر می‌برم پناه

۲

امشب به رنگ شمع به یاد جمال دوست

می‌سوزم و به آه سحر می‌برم پناه

۳

صد بار اگر به جور برانی ز نزد خویش

بر درگه تو بار دگر می‌برم پناه

۴

ز اکسیر این جهان مس قلبم طلا نشد

بر کیمیای اهل نظر می‌برم پناه

۵

شاید که کسب نور نماید ز عارضش

بر آفتاب همچو قمر می‌برم پناه

۶

سر میکشم ز جور حوادث به زیر بال

چون مرغ تیر خورده‌ به پر می‌برم پناه

۷

چون موجه سرشگ برون رفتم از نظر

از بحر درگذشته به بر می‌برم پناه

۸

کارم نشد ز درگه اهل مجاز راست

قصاب من به جای دگر می‌برم پناه

تصاویر و صوت

نظرات