
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۳۱۲
۱
در ره عشق اگر پیرو دردی مردی
طالب خون دل و چهره زردی مردی
۲
یاد گیر از کره باد جهان پیمایی
در پریشانی اگر بادیه گردی مردی
۳
چون کشیدهست صف لشکر غم چار طرف
تو اگر در صف این معرکه فردی مردی
۴
کعبتین و دوشش اندر کف نامردان است
چون تو بی نقش در این تخته نردی مردی
۵
کف بیمغز سراپرده به ساحل زد و رفت
تو چو سیلاب اگر بحر نوردی مردی
۶
خاکساری دهدت جای به چشم مردم
تو در این راه زمین گیر چو گردی مردی
۷
سخن این است که گر در ره جانان قصاب
ترک سر گفتی و انکار نکردی مردی
نظرات