قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۳۲

۱

گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عجب

گر کند از یک نگاهم قصد جان دارم عجب

۲

آتشی کز عشق آن بدخو به جان دارم چو شمع

گر نسوزد مغزم اندر استخوان دارم عجب

۳

از هدف دائم خدنگ صاف بیرون می‌رود

نگذرد گر تیر آه از آسمان دارم عجب

۴

آنچه از داغ جدایی می‌کشم شب تا به صبح

گر به روز من نگرید کهکشان دارم عجب

۵

غمزه‌اش با تیغ زهر آلود چون پیدا شود

می‌دهد قصاب اگر دل را امان دارم عجب

تصاویر و صوت

نظرات