
قصاب کاشانی
شمارهٔ ۳۳
۱
روشن شده از حسن تو کاشانهام امشب
خوش باش که بر گرد تو پروانهام امشب
۲
نخل قد دلجوی تو ای زینت فردوس
سیراب شد از گریهٔ مستانهام امشب
۳
دست طلب از دامن وصل تو ندارم
هرچند که در بزم تو بیگانهام امشب
۴
سروی شد و چون شعله قد افروخت به افلاک
هر دود که برخاست ز ویرانهام امشب
۵
از بهر یکی جرعه میباز چو قصاب
جاروبکشی گوشهٔ میخانهام امشب
نظرات
نصرت الله