قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۳۷

۱

چو عکس خویش نمودار می‌کند مهتاب

پیاله را گل بی‌خار می‌کند مهتاب

۲

به جای بادهٔ گلگون در این بهشت آباد

گلاب در قدح یار می‌کند مهتاب

۳

ز عکس مهر جمال تو شد دلم روشن

علاج آینهٔ تار می‌کند مهتاب

۴

بگیر دامن لیلی که صبح روشن شد

به ناقه محمل خود بار می‌کند مهتاب

۵

گسست چون رگم از ریشه یافتم امشب

به پود و تار کتان کار می‌کند مهتاب

۶

چنانکه نقره کند صبحدم مس شب را

لباس تار تو زرتار می‌کند مهتاب

۷

ز فیض تا سحر امشب ز خواب مخمل را

هزار مرتبه بیدار می‌کند مهتاب

۸

ببار اشک ندامت ز دیدگان قصاب

سرشک را در شهسوار می‌کند مهتاب

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش پرتو بیضایی - تصویر ۴۳

نظرات