قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۴۲

۱

برده دل از من پری‌رویی نمی‌گویم که کیست

شوخ چشمی طفل بدخویی نمی‌گویم که کیست

۲

داده از زهر آب، بی رحمی، فرنگی زاده‌ای

بهر قتلم تیغ ابرویی نمی‌گویم که کیست

۳

همچو خال گوشه چشمش دلم افتاده است

در قفای طرفه آهویی نمی گویم که کیست

۴

تا به صبح امشب دماغم را پریشان کرده بود

عطر زلف عنبرین بویی نمی‌گویم که کیست

۵

دارد آن سبز ملیح کافر بیدادگر

کنج لعلش خال هندویی نمی‌گویم که کیست

۶

عاقبت قصاب قربان خواهدت کردن کسی

عید قربان در سر کویی نمی‌گویم که کیست

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش محمد عباسی - قصاب کاشانی - تصویر ۴۰
دیوان قصاب کاشانی به کوشش پرتو بیضایی - تصویر ۴۶

نظرات