قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۶۱

۱

می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کیست

هست محرابی نمی‌دانم خم ابروی کیست

۲

شهسواری گردنم را در کمند آورده است

می‌کشد هرسو نمی‌دانم سر گیسوی کیست

۳

شعله‌ای در جان نهان دارم ز حسن سرکشی

حیرتی دارم که این آتش ز عکس روی کیست

۴

نیست یک دل کز خدنگ غمزه خون‌آلود نیست

این کمان ناز حیرانم که در بازوی کیست

۵

بوی مشگی زین گلستان بر مشامم می‌رسد

باز باد آشفته‌ساز زلف عنبربوی کیست

۶

هم ز مجنون می‌گریزد هم ز لیلی می‌رمد

من نمی‌دانم که آن وحشی‌نگه آهوی کیست

۷

سوختی قصاب عمری شد، ندانستی چه سود

کاین همه گرمی ز تاب قهر آتش‌خوی کیست

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش محمد عباسی - قصاب کاشانی - تصویر ۴۸

نظرات