قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۶۴

۱

در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیست

نه فلک پیشش نشان تیر آهی بیش نیست

۲

چیست این طول امل فکری کن ای سست‌اعتقاد

بر سر آمد وعده آخر سال و ماهی بیش نیست

۳

می‌رود از باد خوش‌تر ابلق لیل و نهار

روز و شب یک گردش چشم سیاهی بیش نیست

۴

چند در هامون توان گردید ای حق‌ناشناس

تا به منزلگاه جانان مدّ آهی بیش نیست

۵

آتش کین چند افروزی و خواهی سوختن

استخوان من که یک مشت گیاهی بیش نیست

۶

در رهش قصاب چون بسمل ‌شدی تسلیم باش

دست و پا تا چند آخر قتلگاهی بیش نیست

تصاویر و صوت

نظرات