قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۷

۱

تا گشود از بهر گفتاری لب خاموش را

در شکر آمیخت آن اهل زمرّدپوش را

۲

روز اول کرد ما را چشم مست او خراب

باده‌پیمایی نشاید ساقی مدهوش را

۳

تشنه نیسان چو مردان سعادتمند باش

چون صدف پر ساز از درّ معانی گوش را

۴

متصل در سینه باید تیر آهی داشتن

چون کمان خالی نگردان از خدنگ آغوش را

۵

کام شیرین بی گزند از شهد نتوان ساختن

نیش می‌گیرد ز لب‌ها ترجمان نوش را

۶

چشم بر دست کسان قصاب چون مینا مدار

چون قدح گردان تهی از بار منت دوش را

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش پرتو بیضایی - تصویر ۲۶

نظرات