قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

شمارهٔ ۸۴

۱

روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حدیث

همچو طوطی از زبان یار می‌گویم حدیث

۲

من سواد دیده از خط تو روشن کرده‌ام

نیست از من دور اگر بسیار می‌گویم حدیث

۳

چشم جادو، غمزه ترسا، خال هندو، رخ فرنگ

در میان خطّه کفار می‌گویم حدیث

۴

نیستم بلبل که گوید در شکفتن وصف گل

چون عقاب از خنده سوفار می‌گویم حدیث

۵

شرح زلفش را کسی دیگر نمی‌داند چو من

مو‌به‌مو زین رشته زنّار می‌گویم حدیث

۶

نیستم زاهد که در مسجد زنم حرف ریا

مستم و در خانه خمّار می‌گویم حدیث

۷

عاشق دیوانه را با مسجد و منبر چه‌کار

در میان کوچه و بازار می‌گویم حدیث

۸

بر محبان علی قصاب آتش شد حرام

از زبان احمد مختار می‌گویم حدیث

تصاویر و صوت

دیوان قصاب کاشانی به کوشش محمد عباسی - قصاب کاشانی - تصویر ۶۰
دیوان قصاب کاشانی به کوشش جواهری (وجدی) - قصاب کاشانی - تصویر ۸۱

نظرات