قوامی رازی

قوامی رازی

شمارهٔ ۵۴ - در غزل است

۱

ای صلح بتان غلام چنگت

گل بنده روی لاله رنگت

۲

آن تازه گلی که نیست خارت

وان آینه ای که نیست زنگت

۳

گوژم چو کمان به عشقت اندر

دل کرده نشانه خدنگت

۴

از دیده چو آهوئی و بینم

با کبر پلنگ روز جنگت

۵

آهو چمشا بگوی تا خود

در تخمه که بود پلنگت

۶

گر نام و نشان بنده جوئی

شاید که نباشد ایچ ننگت

۷

در کنج تنگ تنگدستی است

دل تنگتر از دو چشم تنگت

۸

دی پای ز ما تو برگرفتی

کاندر سر ما نبود رنگت

۹

نزد دگران شتاب داری

هرگز نبود برم درنگت

۱۰

آهو چمشی ولی به غمزه

شیران نبرند جان ز چنگت

۱۱

بر آخر تازیان تازان

گشت است قوامی خر لنگت

تصاویر و صوت

نظرات