
قوامی رازی
شمارهٔ ۷ - در مرثیت امام زاده گفته
۱
میر امام زاده که چون او نیافرید
تا از عدم خدای همی بنده آورد
۲
از شوم قتل آن تن بی سر بدیع نیست
گر جویبار سرو سرافکنده آورد
۳
دل مرده ای بود که ننالد ز درد اوی
ای طرفه مرده ای که خبر زنده آورد
۴
مرد آن بود که روز بلا پیش دوستان
بر درد دوست دل به غم آکنده آورد
۵
بنگر چه صعب درد بود درد قتل اوی
کان تیره شب ز روز درفشنده آورد
۶
آرد به زعفران جا هر سال گریه ها
آن زعفران که خاصیتش خنده آورد
نظرات