قوامی رازی

قوامی رازی

شمارهٔ ۸۱ - در غزل است

۱

خوشتر ز عشق خوبان، اندر جهان چه باشد

هرکس که عشق ورزد، زر از گزر تراشد

۲

باغی است عشقبازی که اندر بهار شادی

هم ابر در فشاند، هم باد مشک پاشد

۳

از درد عشقبازان، وز ناز خوب رویان

بلبل همی خروشد، گل رخ همی خراشد

۴

ای دلنواز شیرین، از عاشقان مشفق

خوشدلتر از قوامی،دانی که کس نباشد

۵

یک ناز را دو منت، برخود نهیم زیرا

عذرا کشیم نازت، عذرا یکی دو باشد

تصاویر و صوت

نظرات