غبار همدانی

غبار همدانی

شمارهٔ ۲۵

۱

همه روزه بر سر کشور دلم از بتان حشمی رسد

چه رسد به ملک خراب اگر حشمی ز محتشمی رسد

۲

شود جراحت سینه بِه ز عنایت تو اگر به من

دو سه قطره مشک تَر ای صنم ز ترشّح قلمی رسد

۳

ز شراب شوق تو سرخوشم صنما به خاک بریز می

چه تفاوتی کند از نَمی که ز شبنمی به یَمی رسد

۴

به وفا و مهر تو مایلم به جفا و جور تو خوشدلم

که خوشیست بر من و مثل من ستمی که از صَنمی رسد

۵

به صباح روز قیامت ار فکنند وعدۀ وصل او

همه عمر من به دمی رود که قیامتم به دَمی رسد

۶

چو رسی به ابر عطای او ز غبار خسته به او بگو

که به کِشت سوخته خرمنی چه شود گر از تو نَمی رسد

تصاویر و صوت

نظرات