
غبار همدانی
شمارهٔ ۵۳
۱
ای غمت سرمایۀ سودای دل
شد زیان و سود تو یغمای دل
۲
شمعی از رخسار خویش افروختی
سوختی پروانه سان پرهای دل
۳
گرچه با دلدار دل را فرق نیست
نیست آن دلدار را پروای دل
۴
غوطه ها خوردیم تا آمد به دست
گوهری رخشنده از دریای دل
۵
در صدف تا چند میمانی نهان
ای درخشان لولوء لالای دل
نظرات
ملیکا رضایی