غبار همدانی

غبار همدانی

شمارهٔ ۷۲

۱

از کوی نیک نامی باید قدم کشیدن

یا خط عاشقی را بر سر قلم کشیدن

۲

گر او جفا پسندد بر عاشقان مسکین

ما نیز می پسندیم از وی ستم کشیدن

۳

ابرو کمانم ار تیر بر قصد جان گشاید

دلکشتر آید از وی ابرو بهم کشیدن

۴

واعظ برو که ما خود از توبه کردیم

در کفر عشق رسم است دم از بدم کشیدن

۵

از جور او شکایت کفر است زانکه در عشق

شرط صمد پرستی است ناز صنم کشیدن

۶

پیر مغان به جامم یک جرعه بادۀ ناب

افکند و فارغم کرد از جام جَم کشیدن

۷

تا از عنایت دوست پشت و دلم قوی شد

بر پشت من شد آسان بار ستم کشیدن

۸

گر پرده های گیسو از چهره برگشاید

بر حرف آفرینش خواهد قلم کشیدن

۹

گر گندمی ز خالت افتد به دست آدم

آسان نماید او را پای از ارم کشیدن

تصاویر و صوت

نظرات