غبار همدانی

غبار همدانی

شمارهٔ ۷۴

۱

هان ای مُغَنّی صبح شد برخیز و چنگی ساز کن

ناخن براندامش بزن وز خواب چشمش باز کن

۲

برخاست مرغ صبح خوان برداشت نوبت را فغان

از خواب مستی خیز هان برگ صبوحی ساز کن

۳

ساقی بهنگام صبوح آن جام راحت بخش را

پیش آر از دوران نوح، انجام را آغاز کن

۴

همچون مسیحا رخت خود بر گردۀ گردون بنه

وین زنگ پر آهنگ را از گردن خر باز کن

۵

شام فراق ار پیش شد صبح وصال آمد زپِی

برخیز و ساز راز دل با آن بت طنّاز کن

۶

با خرقۀ زهد و ورع زنّار نتوان داشتن

یا سُبحه از کف باز نِه یا رشته ای ابراز کن

۷

تا چند سازی در جهان با خار و خاشاک آشیان

ای مرغ لاهوتی مکان بر اوج خود پرواز کن

تصاویر و صوت

نظرات