غبار همدانی

غبار همدانی

شمارهٔ ۹۲

۱

ساقیا در دادن دردی چرا اندیشه داری؟

دُرد انصاف است آخر اینکه اندرشیشه داری

۲

ای سهی قامت چه سرواستی که آب لطف و خوبی

میخوری از جویبار چشم و در دل ریشه داری

۳

صد هزاران زخم دارد بیستون از عشق شیرین

تا کی ای فرهاد مینالی که زخم تیشه داری

۴

تا به کی در سایۀ مژگان خزی ای چشم جادو

طرفه آهویی که همچون شیر جا در بیشه داری

تصاویر و صوت

نظرات