حاجب شیرازی

حاجب شیرازی

شمارهٔ ۱۲۸

۱

مسلم است مرا فقر و نعمت افلاس

که طبع من نکند هیچکس به غیر قیاس

۲

مرا که هست پر از باده رقیق عتیق

چه غم که نیست ز، زرجام یا ز سیمم کاس

۳

سکندر آب بقا را ندید می دانم

که آن نصیبه خضر است و قسمت الیاس

۴

پلاس پوشم و پشمینه خرقه ای دارم

که نیست پادشهی را چنین ستوده لباس

۵

به کسب کوش و مکش منت از وزیر و شریف

که به ز، زمره دیوانیان بود کناس

۶

مرا به کلک زبان هیچ سهو و نسیان نیست

اگرچه این دو مخمره برد به طینت ناس

۷

حدیث عشق بهر ناسزا نشاید گفت

که نیست ذوق بهر ناسپاس حق نشناس

۸

چگونه فرق دهد جوهر عروض الحق

کسی که نیست ورا فهم و درک و هوش و حواس

۹

نه هر که صورت درویش گشت «حاجب » شد

نه هر زجاجه به قدر است و قیمت الماس

تصاویر و صوت

نظرات