حاجب شیرازی

حاجب شیرازی

شمارهٔ ۱۲۹

۱

ما را نبود شکوه ز آلمان گله از روس

گر، روس زما برد بسی کشور محروس

۲

لیکن همه ایران بود از مردم ایران

وز، یاد برفت آن همه عرض آن همه ناموس

۳

روزی که بود صلح، جهان دار و جهانگیر

محروم شود ظالم مردم کش مأیوس

۴

از میمنت صلح شود خاک بهم وصل

مردم همه مربوط و جوانان همه مأنوس

۵

بهر خبر صلح چه زد صور سرافیل

نی طبل زند بر سر و نی سینه زند کوس

۶

در جامه دیبا تنت ای مه به چه ماند

رخشنده چراغ است جهانتاب به فانوس

۷

کی جنت شداد و بهشت عدن استی

آن باغ حیاتی که کند عشق تو مفروس

۸

هر شیئی فزون است، بود قیمت او کم

بی شبهه خروس است و بد از طوطی و طاووس

۹

درویش فزون است در این شهر و در این دهر

بی قدر از آنند ببین در همه محسوس

۱۰

دجال خر لنگ به میدان جهان تاخت

از طالع میشوم خود و اختر منحوس

۱۱

زد صیحه خروس سحر ای مرغ شب آهنگ

طالع شود از حق حق تو طلعت قدوس

۱۲

در کعبه و در بتکده و دیر و کلیسا

شد نام تو تکبیر از آن نغمه ناقوس

۱۳

آنان که ندانند تو را قدر و مراتب

زین پس همه سایند ز حسرت کف افسوس

۱۴

«حاجب » مکن اسرار حقیقت پس از این فاش

کابلیس وشانند بر احوال تو جاسوس

تصاویر و صوت

دیوان میرزا حیدر علی حاجب شیرازی (به انضمام ترجیع بند عشقنامه) به کوشش مهدی آصفی - میرزا حیدرعلی حاجب شیرازی - تصویر ۱۳۰

نظرات