
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۱۳۷
۱
زاغ و لاغ شب در سفیده دم
خفت وزد به دم جفت زد به دم
۲
کس ندیده بود، تاکنون کند
از غزال رام، گرگ هار رم
۳
وقت الصبوح راح فی القلوب
پای خم بخم زیر گل به چم
۴
روبها برو کر بزی بهل
کامد از عرب حیدر عجم
۵
مدعی، تو را با بیان چکار
تا بکی زنی پیش ما، منم
۶
سم اژدرم نیش چون زند؟
عقربم ز دم، افعیم ز دم
۷
چیره شد به جنگ، صلح زین سپس
تیغها کشد در نیام نم
۸
چارده خط است در کدوی ما
هر یکی به از هفت جام جم
۹
پیش جام ما است، رهن جاودان
رخت و بخت کی تخت و تاج جم
۱۰
عزم و جزم تو «حاجبا» برید
هم ز پیل پی هم ز شیر شم
نظرات