
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۱۴۱
۱
یکه تازا خنگ عزم امروز در میدان فکن
گوی نه افلاک را با لطمه چوگان فکن
۲
گر که شیطانت بود در قصد و دجالت رقیب
تیر بر دجال زن شمشیر بر شیطان فکن
۳
ذات واجب را، اگر فرض و قیاسی بایدت
قرعه بر نام کرام حضرت انسان فکن
۴
نام جاویدان اگر خواهی و عمر سرمدی
جان خود را جان من در مقدم جانان فکن
۵
ای که هستی ناخدای کشتی دریای فیض
کشتی عزت در این دریای بی پایان فکن
۶
از برای حفظ ناموس ای عزیز مصر دل
صدهزاران ماه کنعان در چه زندان فکن
۷
چشمت از ابروی مژگان تیر دارد برکمان
پس دل وحشی تر، از آهو، به یک پیکان فکن
۸
لؤلؤ، و مرجان نشانی از لب و دندان تست
از لب و دندان اثر در لؤلؤ، و مرجان فکن
۹
همچو «حاجب » گر توانی در کمال و معرفت
سایه خود بر سر هر بی سروسامان فکن
تصاویر و صوت

نظرات