
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۱۴۳
۱
شد فصل دی و صفای بستان
از لاله رخی پیاله بستان
۲
بستان چو بهشت عدن شد باز
در باغ خرام از شبستان
۳
در گلشن قدس گلبن فیض
بخرام چو سرو در گلستان
۴
رندان جهان بحق سرآیند
شرح غم و عشق ما بدستان
۵
ادریس که شد به خلق استاد
شاگرد تو بوده در دبستان
۶
از تو همه صدق و رحم و انصاف
وز ضد تو کذب و مکر و دستان
۷
شیری تو، به نیستان وحدت
ناشسته دهان ز شیر پستان
۸
. . . و زبان هوشیاریست
از مست دوای هوش مستان
۹
گل قند لبت دوای دلهاست
عناب چه حاجت و سه پستان
۱۰
مستان تو «حاجبا» توانند
آورد بهار در زمستان
نظرات