
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۱۵۱
۱
سنجند اگر قدرت حسنت به ترازو
سنگینی عالم بودت وزن یکی مو
۲
چشمان و دو ابروت دو شیرند و دو شمشیر
من شیر ندیدم که بود در صفت آهو
۳
سیمین ذقنت گوی بود زلف تو چوگان
پشت همه خم گشته چو چوگان بر آن گو
۴
خون همه عشاق روان کرد و هدر داد
چشمان سیه مست تو و نرگس جادو
۵
در علم بود فخر نه در، ریش مطول
گیرم گذرد ریش عوام از سر زانو
۶
ریش بری از دانش و دست تهی از جود
آن ریش چو جارو بود آن دست چو پارو
۷
دنیا نبود یک سر مو قابل تمجید
بگذر تو از این خیره سر ناکس جادو
۸
شب مرغ حقم روز نمایند کبوتر
پر کرده جهان را همه از حق حق و هوهو
۹
کوکو، به لب دجله بغداد همی گفت
کو نغمه چنگیزی و کو عزم هلاکو
۱۰
«حاجب » خبر صلح دهد در وسط جنگ
با نغمه موزیک و دف و چنگ و پیانو
تصاویر و صوت

نظرات
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)