
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۴۰
۱
زد صبح صادق سر از غیائب
چون روی یار از مشگین ذوائب
۲
از شمس رویت شد مملو نور
حب المشارق ذیل المغارب
۳
شمشیر خون ریز از کف بیفکن
عاشق نتابد روی از مضارب
۴
ای لیث ثاقب وی از تو هارب
جند ثعالب جیش ارائب
۵
زیبا غزالان بهر تو پویان
گرد صحاری طرف مشارب
۶
مد غم به نامت اندر محامد
ملزم به ذاتت اندر مناقب
۷
غیث المکارم غوث الاعاظم
لیث المواکب کیش الکتائب
۸
بهر تمنات بر هم نمایند
مردان عالم «حاجب » حواجب
۹
هم حاضر هستی اندر معارک
هم صابر هستی اندر مصائب
نظرات