
حاجب شیرازی
شمارهٔ ۵۸
۱
پادشاهان را خبر از عالم درویش نیست
پادشاهی جز خیال و خواب و مستی بیش نیست
۲
شکوه از دشمن مکن رو، با جهانی دوست باش
دشمنی بدتر تو را، از نفس کافر کیش نیست
۳
صبر من تلخی ز صبر بیش بردارد خواص
گرچه دشمن را، به لب زهریست کاندر نیش نیست
۴
دست کی شوید عدو چون زاهدان از صید عام
گرگ را، بر سر خیالی جز شکار میش نیست
۵
ای مفتش هر چه خواهی عرضه کن در نزد شاه
من اناالحق فاش گویم حاجت تفتیش نیست
۶
جود و همت عصمت و غیرت نشان مردی است
مردی از کفش و کلاه و از سبیل و ریش نیست
۷
بیضه ها بشکست چرخ حقه بازت در کلاه
روی عالم حقه بازی چون تو نادرویش نیست
۸
جاهل ار، نوشت دهدنیش است مستان نوش نیست
کامل ار، نیشت دهد نوش است بستان نیش نیست
۹
رو، به ایران آر کامروز است اندر شهر فارس
طرفه دلداری که در آمریک و در اطریش نیست
۱۰
قدسیانت طرقو گویند «حاجب » پیش و پس
دور باش نخوتت گر، از پس و از پیش نیست
نظرات