حاجب شیرازی

حاجب شیرازی

شمارهٔ ۷۱

۱

نمی‌دانم چرا ساقی به کف ساغر نمی‌گیرد

سر آمد دور مشتاقان چرا، از سر نمی‌گیرد

۲

رقیبان را نمی‌دانم چرا، از در نمی‌راند

غرض آن ماه‌عارض تا کی از جوهر نمی‌گیرد

۳

تو را دامان عصمت گیرد آخر خون مشتاقان

ز سختی بر دلت چون عجز و زاری درنمی‌گیرد

۴

کسی کز دست او جامی چو جم گیرد در این گلشن

گل جنت نمی‌بوید می کوثر نمی‌گیرد

۵

نصیحت کم کن ای ناصِح که عقل و عشق گویندم

کزین دلبر در این عالم کسی دل برنمی‌گیرد

۶

عدو کفران نعمت کرد قدر وقت را نشناخت

چرا تیر قضا کیفر از آن کافر نمی‌گیرد

۷

شب مظلم ز رخسارت چراغ صبح روشن شد

چرا، اخترشناس امشب پی اختر نمی‌گیرد

۸

بنای صلح شد محکم اساس جنگ شد در هم

که بهرام فلک دیگر به کف خنجر نمی‌گیرد

۹

عزیزان روز و شب «حاجب» به مصر دانش و حکمت

فروشد یوسف خود را و سیم و زر نمی‌گیرد

تصاویر و صوت

دیوان مرحوم میرزا حیدرعلی حاجب شیرازی - میرزا حیدرعلی حاجب شیرازی - تصویر ۴۷
دیوان میرزا حیدر علی حاجب شیرازی (به انضمام ترجیع بند عشقنامه) به کوشش مهدی آصفی - میرزا حیدرعلی حاجب شیرازی - تصویر ۸۵

نظرات