حاجب شیرازی

حاجب شیرازی

شمارهٔ ۸

۱

سیمرغ بهر دانه ای کی صید گردد خام را

بر چین ز راه مرغ دل صیاد نادان دام را

۲

ای عقل دور اندیش رو، هم قانع و درویش باش

از بهر انعامی چرا، در پی روی انعام را

۳

ز اسرار جام جم دهد پیر خراباتم خبر

چون جم اگر پر می کنی از روی حکمت جام را

۴

زلف و بیاض و عارضت صبحی توان آورد شام

هم شام تیره صبح را، هم صبح روشن شام را

۵

کعبه چرا پوشد به تن هر ساله زرین پیرهن

بهر طواف کوی تو بندد، به خود احرام را

۶

هر دم تبسم می کنی بر چشم گریان خلق را

از پسته خندان کشی روغن عجب بادام را

۷

ز اصنام بی حس هرکسی دارد، به پنهانی بسی

با قدرت حسن ای صنم بشکن همه اصنام را

۸

دردی کش میخانه را بعد از سلام ما بگو

کز جوششش یارآورد پیران درد آشام را

۹

ای صلح کل از جنگ و کین مردم همه سرسامیند

با حکمت کامل ز سر بیرون کن این سرسام را

۱۰

پیغمبران بت ز تو، سرمشق قانون می کنند

سرمشق را تجدید ده یکسان کن این پیغام را

۱۱

جنس سلامت نادر است اندر دیار مسلمین

آن کیست تا معنی کند «حاجب » چنین اسلام را

تصاویر و صوت

نظرات