حاجب شیرازی

حاجب شیرازی

شمارهٔ ۸۶

۱

آنکه غایب ز نظر بود عیان می‌گذرد

تک‌سواری‌ست عجب گرم‌عنان می‌گذرد

۲

هرکجا بگذرد آن خسرو جمشید غلام

از فلک طنطنه شوکت و شان می‌گذرد

۳

یار چون برق یمانی به سحرگاه گذشت

خود تو در خوابی و آن برق یمان می‌گذرد

۴

گر قرین با تو شود جنگ چه پروای به صلح

قرن‌ها باش که اینگونه قران می‌گذرد

۵

از تسلسل مفکن جام تو ای ساقی بزم

دور، زن دور، که این دور زمان می‌گذرد

۶

ما به جز صلح چه کردیم که آن سخت‌کمان

از سر جنگ به شمشیر و سنان می‌گذرد

۷

بر در پیر مغان هرکه ز جان گشت مکین

می‌کند همت و از کون و مکان می‌گذرد

۸

بگذارد قلم از دست اگر «حاجب» ما

وصف رخسار تو از حد و بیان می‌گذرد

تصاویر و صوت

دیوان مرحوم میرزا حیدرعلی حاجب شیرازی - میرزا حیدرعلی حاجب شیرازی - تصویر ۵۸

نظرات