مجد همگر

مجد همگر

شمارهٔ ۶۷

۱

امید از وصل تو نتوان بریدن

کمان عشق تو نتوان کشیدن

۲

مرا روزی شود وصل تو لیکن

ندانم کی به من خواهد رسیدن

۳

یقینم کز چنان شیرین زبانی

جواب تلخ می باید شنیدن

۴

روا نبود ز من جستن جدائی

خطا باشد ز تو دوری گزیدن

۵

ازین سربازتر عاشق نیابی

ازین بیچاره سر وز تو بریدن

۶

یکی بوسه بده گر می توانی

تن و جانی به یک بوسه خریدن

۷

وفای تو زمن می نگسلد مهر

وصال تو زمن تا کی رمیدن

۸

به دوری راضیم از تو که چشمم

ندارد طاقت روی تو دیدن

تصاویر و صوت

دیوان مجد همگر به تصحیح و تحقیق احمد کرمی - مجد همگر - تصویر ۴۵۵

نظرات