مجد همگر

مجد همگر

شمارهٔ ۸۱

۱

ای دل چه اوفتادت کزما جدا فتادی

چونی چه پیشت آمد آخر کجا فتادی

۲

گفتی صبور باشم امروز در جدائی

از جاده صبوری حالی جدا فتادی

۳

از مدت فراقش یک هفته بیش نگذشت

در ششدر غم آخر زینسان چرا فتادی

۴

برخاستی به دعوی با هجر دست سودی

بی هیچ دستبردی حالی ز پا فتادی

۵

از قعر چاه عشقت یکباره پر کشیدم

بس گرد حوض گشتی تا باز جا فتادی

۶

اندیشه صبوری در وصل باشد آسان

امروز صابری کن کاندر بلا فتادی

۷

زینسان دل پریشان هرگز مباد کس را

تو از میان دلها خود چون به ما فتادی

تصاویر و صوت

نظرات