
مجد همگر
شمارهٔ ۱۱۰
۱
ای لفظ تو آب زندگانی
وی کلک تو اصل شادمانی
۲
خط تو که جان ازوست واله
جانیست ز غایت روانی
۳
بیخ قلم تو شاخ دولت
بارش همه عز جاودانی
۴
چون نامه فرخت بدیدم
گفتم که زهی مسیح ثانی
۵
بفزود دلم خطاب عالیت
چون دل که فروزد از جوانی
۶
شادم کردی که شاد بادی
زندم ماندی که زنده مانی
نظرات