
مجد همگر
شمارهٔ ۲
۱
ای آنکه عفو کامل و احسان سابقت
برداشت رعب و امید و بیم را
۲
در حل و عقد نظم جهان دست قدرتت
برهان نمود معجز کف کلیم را
۳
شرمنده دو لفظ تو از تو نواخت یافت
آری کریم نیک نوزاد یتیم را
۴
بوسیدادیم پای تو را از سر حسد
بدخواه شد سهیل یمانی ادیم را
۵
در حق من که گاه سخن داعی حقم
لطفی بکن رعایت حق قدیم را
۶
یعنی که آن پیام به گوش ملک رسان
دانم که دانی آخر رسم حکیم را
نظرات