مجد همگر

مجد همگر

شمارهٔ ۸۶

۱

شاها ز فر سایه معمار عدل تو

همسایه عقاب گرفت آشیان چکاو

۲

چنگال شیر شرزه به پشتی پاس تو

کوتاه شد ز گردن گور و سرین گاو

۳

یک خاصیت ز لطف تو در کوه اگر نهد

ظاهر شود ز خوف دل سنگ خاره تاو

۴

با خاک درگه تو چو پهلو زد آفتاب

چرخش به طعنه گفت نیی مرد او مکاو

۵

با تو هر آنکه نرد دغا باخت روزگار

نقش بدش نمود و نیارست خواست داو

۶

حاصل شود محصل مال و ضیاع تو

از خوار جو خراج و ز ساری و ساوه ساو

تصاویر و صوت

دیوان مجد همگر به تصحیح و تحقیق احمد کرمی - مجد همگر - تصویر ۶۲۳

نظرات