مجد همگر

مجد همگر

شمارهٔ ۹۱

۱

زهی شهریاری که خورشید چرخ

بود پیش رای تو چون شب پره

۲

قضا در مهمات ملک جهان

ز رای تو خواهد همی مشوره

۳

هر آن قلب کاندر تو آورد روی

بدیهه شود میمنه ش میسره

۴

ز تیغت که بر دشمنان بگذرد

شود روی هامون چو که پر دره

۵

بهار آمد و پیک شادی رسید

در این روز شادی بود می سره

۶

سپهر از پی بارگاه تو ساخت

به ترتیب نوروزی نادره

۷

نثار درت کرد سیاره را

ازین هفت در قصر بی کنگره

۸

سحرگاه خورشید را با حمل

برآورد ازین برشده منظره

۹

به رسم خدم پیش خدمت کشید

غلامی ختائی و یک سر بره

۱۰

زبزم تو خالی مباد این چهار

ندیم و می و مطرب و مسخره

تصاویر و صوت

نظرات