مجد همگر

مجد همگر

شمارهٔ ۸

۱

حصاری چیست سنگین و مدور

شبه رنگ و کمرش الماس پیکر

۲

کمرزاده ازو در گوهر و اصل

ولیکن بوده بر مادر ستمگر

۳

به بالای حصار ابری دخان رنگ

به زیر آن حصار انبوه لشکر

۴

همه رومی رخ و غران و سرکش

همه سرشان سنان و حربه یکسر

۵

یکایک ناوک اندازان بی چرخ

ز ناوکشان هوا پر پشته زر

۶

همی گردند باز از سقف نیلی

نبیندشان کسی بر فرش اغبر

۷

چو تاب حربشان در قلعه گیرد

بنالد اهل حصن از شور و از شر

۸

برآیند از سر کین تا به باره

خروشان یکسر و جوشان چو تندر

۹

فرود آیند گرم از باره حصن

بدان لشکر فروریزند بی مر

۱۰

بمیرند و رخان لاله گونشان

ز روی زنگیان گردد سیه تر

۱۱

درآید جبرئیلی وز سر دژ

بگیرد زان دلیران چند صفدر

۱۲

چو زیشان کم شود چندی دلیران

شود کم جوش و غوغاشان به دژ در

۱۳

سرافیلی در آید دردمد صور

شود آن کشتگان تیره جانور

تصاویر و صوت

نظرات