
مجد همگر
شمارهٔ ۲۲۲
۱
وصلت بگذشت و دیده با نم بگذاشت
هجرت برسید و بر دلم درد گذاشت
۲
دل را ز تو ناامیدی امید نبود
چشمم ز تو این سنگدلی چشم نداشت
نظرات