
مجد همگر
شمارهٔ ۲۲۸
۱
خاکی ز زمین که عطف دامانت برفت
در دیده کشم به آشکار و به نهفت
۲
این عذر که آمدی کجا خواهم خواست
وین لطف که کرده ای کجا دانم گفت
نظرات