
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۱۰۳
۱
درین فکرم، که تعلیم جبین سازم سجودش را
به داغ دل دهم یاد عذار مشک سودش را
۲
به من در خامشی و گرم سوزی نسبتی بودش
توانستی اگر پروانه، پنهان کرد دودش را
۳
خلیدی خار خار هجر،کی در دیدهٔ بلبل؟
به گل پیوند اگر می کرد، خاشاک وجودش را
۴
شدی چون من اگر گرد کسادی سرمهٔ چشمش
متاع یوسفی دیدی، زیان خویش سودش را
۵
به مشکین طره ی او کی تواند همسری کردن؟
عبث سنبل به دعوی شانه زد، زلف کبودش را
۶
قفس پروردهٔ عشق است گلبانگ دل افگاران
چه می سنجد به ما مرغ چمن پرور، سرودش را
۷
حزین ، آه مرا با نالهٔ زاهد مکن نسبت
اگر صد بار سوزد، بوی دردی نیست عودش را
نظرات