
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۱۱۸
۱
مزار فیض بخش ماست گلگشت چمن ما را
رگ ابر بهاران است هر تار کفن ما را
۲
به خاک آستانی آشنا گردید پیشانی
اگر غربت جدا افکند از خاک وطن ما را
۳
مپرس از دل، کباب در نمک خوابانده ای دارم
جگر خون گشتگان بینند در شور سخن ما را
۴
به انس شاهدان غیب، حاصل شد دل آسایی
چو وحشت برد بیرون زین پریشانی انجمن ما را
۵
حزین امّید می باشد به این عجزی که می بینی
نگاهی از سیه چشمان صحرای ختن ما را
نظرات